دین واندیشه

ساخت وبلاگ
بنام خداوند حکیمبرادر گرامی جناب آقای دکتر حسین مظفر عضو معزز و محترم مجمع تشخیص مصلحت نظامبا سلام و احترام ، معتقدم ارزش زندگی و زندگی ارزشمند در درخشش خورشید وجود حقیقت نهفته است. با تکیه بر این واقعیت، ملاحظاتی در مورد ضرورت اصلاح سیاست های برنامه هفتم توسعه تقدیم می شود. به عنوان مقدمه آن که، گزاره های ذیل از زاویه کارشناسی در طلیعه آغازیدن برنامه هفتم توسعه ؛ بدون اولویت داشتن سیاست و البته با ترجیحات فرهنگی می باشند. امید است با اجماع نظری که پس از کارشناسی صورت می پذیرد، این مجموعه سیاست ها، مورد بازنگری جدی مجمع تشخیص مصلحت قرار گیرد؛ تا بتواند در عمل بیش از پیش منافع مردم و کشور را تامین نماید. به یقین هر فرصت برای تصمیم و برنامه ریزی را، یک فرصت الهی برای اعمال تغییرات شایسته و فاصله گرفتن از بیراهه ها و کجراهه هایی می دانیم که توسط اهالی قدرت بوجود آمده و باید نسبت به آن پاسخگو باشند.با تاسف مجموعه سیاست های ارائه شده با نظر سوی مجمع تشخیص مصلحت، فاقد روشن بینی های خلاقانه و کارشناسانه پیش برنده می باشد. زیبنده آن بود، علت ناکامی های پی در پی اغلب سندهای متعدد بالا دستی از جمله سند چشم انداز 20 ساله و در تعقیب آن به ویژه 6 برنامه توسعه پیشین توضیح و در متن نیز تضمین های قوی تری پیش بینی می شد. اگر سیاست ها باید ذیل قانون اساسی تعریف شود؛ شایسته است تحقق 16 بند اصل سوم قانون اساسی که اهداف نخستین انقلاب اسلامی بوده و در میثاق دولت و ملت نهفته است در برنامه هفتم اجرایی شود و موانع مربوط از بین برود.سیاست های مجمع در بهترین وضعیت، ادامه وضع موجود را نوید می دهند! این در حالی است که منافع ملی در چارچوب ساختارها، سیاست ها و مدیریت یک حزبی موجود تامین نمی شود. همچنین ن دین واندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت دین واندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alhoseini بازدید : 83 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:08

مقدمه: با سه پیش فرض و پانزده گزاره به بررسی یکی از چالش های مهم که سازنده بحران هایی در حوزه کشورهای اسلامی به ویژه کشور ما ایران بوده است ؛ می پردازیم.مفروض اول: در اسلام رحمانی که دین خادم مردم است، در نقطه مقابل آن آموزه های بنیادگرایی افراطی د ینی ترویج می شود؛ «انسان» در حوزه فردی و اجتماعی هویت شناخته شده و مورد احترام دارد و دین و کتاب آسمانی در ماموریتی کلی به «هدایت و ایمان اختیاری مردمان» دعوت نموده است. شریعت ذیل آن اما، هر چند طریقیت دارد؛ ولی اهدافی را دنبال می کند. خوانش شریعت مقاصدی، حداقل به پنج مورد مهم اهمیت داده و آن‌ها را جزء اهداف و غایات احکام شریعت دانسته اند(کسانی هم به تعداد مقاصد بیشتری قائل هستند): «حفظ نفس»، «حفظ دین»، «حفظ عقل» ، «حفظ نسل» ، «حفظ مال» و «حفظ آبرو». این امور غایاتی هستند که شارع برای تحقق آن‌ها احکامی را وضع نموده است. به هر حال، دین و شریعت با خوانش مقاصدی و یا با خوانش رحمانی؛ در حوزه فردی حداکثری بوده و خواسته یا ناخواسته کنش های انسان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. در حوزه اجتماعی اما، «عقل و خرد جمعی» اصل و تعیین کننده است و شرع در منطقه الفراغ عقل قرار می گیرد. مفروض دوم: یکی از موارد و مسائل مهم تشکیکی و تردیدی بسیاری از متدینین، تقابل بین دوگانه ساختگی رای مردم و رای خدا (کتاب خدا) و پیامبر است! (بدون ورود به متن مستندات که جداگانه محل بررسی گسترده خواهد بود) موضوع با محوریت کرامت ذاتی برابر انسان ها طی گزاره های ذیل قابل حل و فصل نظری می باشد هر چند در عمل انتظار حل مخاصمات آلوده به منافع حقیر دنیوی این و آن دشوار و شاید ناشدنی است.مفروض سوم: پذیرش حقوق و مسئولیت مساوی مردمان، در اثر آراء آنان متجلی و قابل مشاهده است. اگر دین واندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت دین واندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alhoseini بازدید : 89 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:08

این روزها در عرصه نظری و عملی و نیز در عرصه های اجتماعی و میدانی، صف بندی های پر عبرت و شاید بی سابقه ای در جریان است. سخنان هر دو طرف شنیدنی است. به نظر می رسد، نهاد قدرت و بخش بزرگی از نهاد جامعه هر دو با قدرت نمایی بر علیه دیگری؛ خود را اثبات و دیگری را نفی می کنند! واقعیت آن که، در فضای مملو از تعصب ، تصلب و خشونت ؛ هیچ یک از قطب های عمده موجود، صحبت های یکدیگر را نمی شنوند و یا اگر می شنوند برای دیگری نه قابل درک است و نه مفهوم! و یا حتی اگر یکدیگر را می شنوند و رصد می کنند، اما سخنان هر دو گروه برای دیگری غیر قابل قبول و بی ارزش است!! این که چرا چنین است؟ می توان نگاهی اجمالی و گذرا به علل پیدایش چنین وضعی داشت:فراموشی و ضعف عقلانیت و اخلاق در مجموعه ارزش های فرهنگی و دینی مورد عمل ، به کاستی های جدی در شکل گیری گفتگو به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های اخلاق اجتماعی در جامعه انجامیده است. قطبی شدن جامعه و ارزش های کاملا متمایز مربوط ، ارزش های متفاوت در هدایت های راهبردی تعلیم و تربیت و ساختارها و کارویژه های مربوط را به دنبال داشته است. جهت گیری دو قطب کانونی فوق در جامعه ایرانی، یکی انسان مکلف و مقلد با آگاهی های محدود جهت دار را و دیگری انسان ذیحق، کنشگر و مختار را افاده نموده است. این دوگانگی دو دنیای متضاد با یکدیگر را خلق کرده است. موضوعی که قدرت سازگاری و همزیستی اجتماعی را با چالش جدی روبرو ساخته است. البته در این بین ، منافع رانتی متفاوت نیز در افزایش انگیزه های واگرایانه فوق؛ فعال بوده است. در تحلیل بین نسلی اما، برخی در قالب های تثبیت شده قطبی فوق؛ تغییر ناپذیری و محافظه کاری را راه صیانت از ارزش های بدون تغییر خود می دانند! تلاش برخی تربیت انسان های وفادار ب دین واندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت دین واندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alhoseini بازدید : 113 تاريخ : دوشنبه 5 دی 1401 ساعت: 20:08